رسانه و سبک زندگی
یکی از اصلیترین ویژگیهای ادیان، ارائه سبک زندگی مورد نظر خود، از بدو اعلام موجودیت است. زیرا، سبک زندگی که شامل شیوه مصرف، قوانین تغذیه، چارچوبهای رفتاری و …. می شود، به تدریج بر ذهن و عقاید پیروان آن دین موثر واقع خواهد شد و فرد را آماده پذیرش آن عقاید مینماید.
در بهبوهه جنگ سرد میان کمونیسم و لیبرالیسم و درگیری ایدئولوژیک و تئوریک این دو جبهه، وقوع یک اتفاق مهم، باعث تغییر در معادلات غرب گردید.
وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 که با شعاری کاملا ایدئولوژیک و متمایز با دو جبهه غرب و شرق، پا به عرصه وجود نهاد، و با داعیه ارائه سبک زندگی منحصر به فرد خود، دو جبهه فوق را با چالشی جدی روبه رو کرد و کارشناسان غربی را با این مهم مواجه ساخت که صدور عقاید و تئوریهای مورد نظر غرب، به تنهایی ضامن پذیرش فرهنگ غرب توسط جوامع غیر غربی نمیباشد؛ بلکه صدور “سبک زندگی غربی” اصلیترین راهکار برای همراه ساختن دنیا با خود است.
نکته مهم دراین است که وقوع انقلاب اسلامی ایران با پس زمینه دینی، باعث گردید که کارشناسان و نظریه پردازان غربی برای جلوگیری از تاثیر ایدئولوژیک آن، مبانی ماورایی را واورد سبک زندگی مادی گرایی خود کنند.
باید گفت اصلیترین علت ایجاد چالش میان انقلاب اسلامی ایران از یک سو، و جوامع غرب و شرق از سوی دیگر، در منابع الهام گیری این دو دسته میباشد؛ در حالی که منبع الهامگیری انقلاب اسلامی ایران تئوئیزم یعنی خدامحوری بود، تفکرات غربی و شرقی، بر محور اومانیسم یعنی انسانگرایی (انسان خدایی) استوار شدهبودند. از این رو غرب استحاله فرهنگی و ناکارآمد نشان دادن سبک زندگی مبتنی بر آموزههای الهی که انقلاب اسلامی داعیه دار آن بود، در دستور کار غرب قرار گرفت.
با توجه به توضیحات فوق باید گفت اگر دین یهود، مسیحت و اسلام، راه و روش زندگی است، سبک زندگی غرب به ویژه سبک زندگی آمریکایی، را می توان یک دین زمینی تلقی کرد.
ابزار اصلی غرب برای صدور و جهانی سازی این دین، ابزار رسانه بودهاست. تغییر ایده و عقیده و مصادره ذهن و قلب، از طریق رسانه، اصلی ترین راهکار معرفی سبک زندگی آمریکایی است
مدل تجویزی سبک زندگی آمریکا که در دهه 80 به مدل ریگانیزم شهرت پیدا کرده بود به کمک هالیوود به مدل محبوب به ویژه برای جوانان در سراسر دنیا تبدیل شد تا جایی که بسیاری فروپاشی شوروی از درون را نتیجه این اقدامات ایالات متحده می دانند.
غرب با استفاده از این ابزار سعی در استحاله فرهنگی جوامع دیگر و به تعبیری جهانی سازی دیگر تمدنها مطابق با فرهنگ و تمدن خود را دارد.
تغییر الگوها و اسطورههای یک جامعه و به تعبیری تغییر انسان آرمانی یک حکومت، میتواند یکی از راهکارهای تغییر سبک زندگی در یک جامعه باشد.
در توضیح مطلب فوق باید گفت بدنه اجتماعی در هر فرهنگ و جامعه همواره برای تعیین شیوه زندگی خود، الگوهایی را مورد توجه قرار می دهند. در اکثر جوامع مذهبی و دینی، این الگوها، همان بزرگان دینی و همچنین دانشمندان و علماء بوده و افراد آن و مخصوصا جوانان، با نگاه به این الگوها، شیوه زندگی خود را معماری کردهاند.
غرب با فهم این مطلب، تغییر این اسطوره ها و ارائه الگوهای جایگزین را یکی از اولویتهای رسانهای خود قرار دادهاست.
اسطوره کردن یک بازیگر، قهرمان ورزشی و حتی یک سیاستمدار غربی، به عنوان الگوی جایگزین برای جوانان جوامع غیر غربی، از طریق رسانه، اتفاق افتاده است و فرد با نگاه به سبک زندگی آن قهرمان وبازیگر، سعی در الگوگیری از آن شیوه زندگی را داشته؛ از سوی دیگر، غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا سعی در صدور روح حاکم بر سبک زندگی خود بر سایر جوامع داشته است.
از این رو از طریق ساخت فیلم، مستند و حتی ارائه اخبار و چیدمان آن و همچنین ارائه تبلیغات مختلف، به صدور این ویژگیها اقدام نمودهاست.
ویژگیهایی مانند اصالت لذت، سکولاریزم، ایندویژوالیزم(فردگرایی) و …. از مختصات این سبک زندگی است که از طریق فعالیت گسترده رسانهای در سراسر جهان و متاسفانه در کشور ما نیز رواج پیدا کرده است.
نکته قابل تامل در این است که رسانه این امکان را فراهم آوردهاست که سبک زندگی آمریکایی با داشتن برنامه مدون برای تک تک بخش های زندگی، راه خود را برای نفوذ و تاثیرگذاری هرچه بیشتر در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان هموار نماید و بسیاری این موضوع را یک استراتژی جدید برای تسلط کامل بر دنیا عنوان کردهاند.
برگرفته از سایت مصاف