• تماس  

پیوند آسمانی

08 آذر 1396 توسط شکراللهی

پیوندی آسمانی
پیوند مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه علیهاالسلام پیوندی الهی بود که در به ثمر رساندن رسالت عظیم و پرخطر پروردگار نقش عظیمی داشت و زمانی اتفاق افتاد که جهل و بت پرستی در شهر مکه رایج بود، خداوند نیز در سایه رحمت خویش در دل این دو زوج مهربان چنان محبتی ایجاد کرد که هرگز در این مسیر پر خطر، اندکی تزلزل و تردید بر خویشتن راه ندادند و استوار و محکم در این راه گام برداشتند. تا در پرتو این کوشش کم نظیر، انقلاب عظیم محمدی به ثمر بنشیند و آزادی، آزادمنشی و حقانیت رسالت الهی ثابت شده و ندای لا اله الا اللّه بر قلب های خفته تاریخ تقدیم گردد.

شخصیت والای حضرت خدیجه علیهاالسلام
حضرت خدیجه علیهاالسلام از اشراف زادگان اصیلی بودکه اصالت خانوادگی و نجابت ذاتی او در مکه، زبانزد خاص و عام بود. او با وجود ثروت فراوان، هرگز از راه نجابت و عفت فاصله نگرفت. و بنابرقول تاریخ همیشه مال و ثروتش را در راه دستگیری بینوایان و خانواده های بی سرپرست به کار می برد. اصالت، نجابت و محاسن اخلاقی حضرت خدیجه و ثروت روز افزونش سبب شد که بزرگان مکه، به فکر خواستگاری و ازدواج با وی بیافتند؛ ولی حضرت خدیجه به همه آن ها پاسخ منفی داد و حاضر به ازدواج با آن ها نشد. تا آن که مشیّت الهی بر این تعلّق گرفت که حضرت خدیجه علیهاالسلام به همسری پیامبر درآید و هم گام با او رسالتی مهم را در زندگی خویش به اتمام رساند.

حضرت خدیجه علیهاالسلام از برترین زنان هستی
از میان زنان عالم چهار زن برترین زنان هستی اند: آسیه همسر فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خُویلد و فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر محمد صلی الله علیه و آله ، که این چهار زن را خداوند عزوجل از زنان بهشت برگزید که در تمام اعصار تاریخ الگوی پاکی و عفّت برای تمام زنان باشند. حضرت خدیجه علیهاالسلام نیز یکی از زنان برتر نام آور تاریخ است که از جنبه های زیادی مورد توجه قرار گرفت و توانست نام و یادش را همچنان در سینه تاریخ به یادگار بگذارد و به عنوان یکی از زنان آسمانی که همیشه مقرب خدا هستند ملقّب شود.

ثمره یک ازدواج
در پرتو ازدواج پر برکت حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه علیهاالسلام ، خداوند انواری بهشتی بر جهانیان عرضه کرد: فاطمه علیهاالسلام گل سر سبد زنان عالم، حسن سید جوانان اهل بهشت، حسین سرور آزادگان جهان، زینب علیهاالسلام اسوه صبر و استقامت، سکوت پر فریاد سجاد، علم باقر، صدق صادق، حلم کاظم، مهربانی رضا، جود و بخشش جواد، حبّ و اخلاص هادی، تزکیه حسن عسگری و نهایتا ظهور پرافتخار فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله مهدی منتظر. در طول تاریخ هستی، از این ازدواج با برکت تر پیوندی نبوده است.

عروج شخصیت زن در سایه پیوند شقایق ها
آن روزها که ظلمت و بت پرستی بر سرتاسر مکه، حکمفرما بود و دیوار موهوم خرافه پرستی و زنده به گورکردن دخترکان معصوم که چون شاپرکی به شوق پرواز و آزادی دست و پا می زدند و لبخند معصومانه و مهربانشان، باز هم نقاب زشت و کریه دیو صفتان جاهل آن روزگار را پس نمی زد، شاپرک هایی کوچک که تنها به جرم دختر بودن در زیر خاک ها مدفون می شدند تا بلکه تفکر نادرستِ دختر داشتن و ننگ و عار بودن دختر در خانواده، غم درونشان را بپوشاند و…، در این فضا بود که خدواند پیغمبری امین بر مردم نازل کرد تا بر دستان همسرش خدیجه بوسه زند و عروج شخصیت بزرگ زن را در تاریخ به اثبات برساند. خدیجه علیهاالسلام نیز که در نجابت، پاک دامنی و شرافت سرآمد زنان تاریخ آن زمان بود دختری به جهان عرضه کرد که وی نیز همچون مادرش آیینه تمام نمای عفت و زهد و تقوا باشد و همو بود که به شخصیت زن بها داد و الگوی نجابت و پاکی همه زنان عالم گردید.

جشن لبخند ستارگان
وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به خواستگاری حضرت خدیجه رفت 25 سال داشت و خدیجه علیهاالسلام چهل سال از عمر شریفش می گذشت. در این مراسم عموهای پیامبر و عدّه ای از بستگان حضرت خدیجه که از رجال معروف مکه بودند حضور داشتند خطبه عقد هم توسط عموی پیامبر حضرت ابوطالب اجرا شد. حضرت ابوطالب در آن خطبه فرمود: «ستایش خدای بزرگ را که ما را از نژاد ابراهیم و نسل اسماعیل گردانید ونیز ما را از سرپرستان و خدمت گذاران حرمش قرار داد و کعبه را برای ما منزلگاه حاجیان و حرمی امن گردانید. این محمد برادرزاده من با فضیلت ترین مرد از مردان مکّه است که گرچه از نظر مالی تهی دست است، اما مقام و شخصیت والایی دارد وی به خدیجه متمایل شده وخدیجه نیز به وی متمایل شده است اینک وی را به ازدواج محمد در آوردید و مهریه اش هرچه است من برعهده می گیرم. مهریه حضرت خدیجه 20 شتر قرار داده شد و پیامبر شتری به عنوان و لیمه عروسی فراهم کرد.

خدیجه، گوهر فضیلت
علاقه حضرت خدیجه علیهاالسلام به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله صرف نظر از عشق و علاقه زناشویی، عشقی معنوی بود، وی پیامبر را مردی کامل در صفات انسانی و به دور از رزایل اخلاقی می دید. حضرت خدیجه عاشق فضیلت و شیفته اصلاح جامعه بود. و تمام آمال خود را در وجود پیامبر می دید. و اساسا کمال و شخصیت وی در همین اخلاق ذاتی وی بود که باعث شد تا از طرفی با مال و ثروت خویش و صرف آن در راه دین، و از سوی دیگر با تقویت روحی و دلداری دادن به پیامبر بهترین کمک و پشتیبان وی در راه تعالی جامعه بشری باشد. خدیجه علیهاالسلام تنها به شوهرش می اندیشید و در ذهن خود دورنمای مبارزه با بت پرستی را مجسم می کرد و از مشکلاتی که در سر راه تبلیغ و دعوت الهی پیامبر قرار داشت مطلع بود. وی مشتاقانه از شوهرش در تمامی سختی ها جانبداری می کرد و برای وی آرامش روحی عجیبی بود.

احترام خدیجه در میان قوم خود
حضرت خدیجه علیهاالسلام از زنان بزرگ قوم خود و زنی با فضیلت بوده است. درباره جلال و شکوه حضرت خدیجه در تاریخ آمده است: هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دعوت خود را آشکار ساخت، مشرکان در اولین شب به خانه حضرت، حمله ور شدند و به منزلشان سنگ پرتاب می کردند. ناگاه خدیجه علیهاالسلام از منزل بیرون آمده و بانک برآورد: «ای قریش! شرمنده نیستید که خانه زنی را که از نجیب ترین شماست سنگ باران می کنید.» و چون قریش با حمایت حضرت خدیجه از پیامبر صلی الله علیه و آله روبرو شدند همگی بازگشتند.

خدیجه همسر ی فداکار
حضرت خدیجه، همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله اولین زنی است که دین اسلام را پذیرفت او با عشقی آتشین، مهر و ایمانی استوار، بی آن که اندک تردیدی به دل راه دهد یا ذره ای از باورش به بزرگداشت همیشگی خدا و پیامبر بکاهد، از همه ثروت خویش با خشنودی خاطر در جهت اهداف رسول خدا صلی الله علیه و آله گذشت و در هنگامه های محنت در کنار رسول گرامی اسلام ایستاد و در زمانی که همه پیامبر اسلام را از خود طرد می کردند یار و یاور ایشان باقی ماند.

اولین جرقه دلربایی
روزی حضرت خدیجه علیهاالسلام در خانه خود مجلسی تشکیل داده بود و از دانشمندی از علما یهود دعوت کرده بود تا برای ایشان صحبت کند. در همین هنگام پیامبر اسلام از مقابل خانه خدیجه گذشت، دانشمند یهودی از خدیجه خواست که او را به مجلس دعوت کند و در حالی که به شدت مسرور بود ما بین دو کنف پیامبر را نگاه می کرد. پس از پایان مجلس، در هنگام خداحافظی در حالی که حالت شور و شعف از صورت آن عالم یهودی مشهود بود، روبه خدیجه کرد و گفت: آن چه من در کتاب های آسمانی گذشته خوانده ام نشان می دهد که او پیامبر آخرالزمان است، خوشا به سعادت بانویی که چنین جوانی شوهرش باشد که در این صورت به شرافت، عزت و شکوه دنیا و آخرت نایل آمده است. شاید اولین جرقه های دل ربایی، از این سخن دانشمند یهودی در دل حضرت خدیجه هویدا گشت.

القاب حضرت خدیجه
در زمان جاهلیت یکی از القاب حضرت خدیجه، «طاهره» به معنای پاک سرشت و پاک روش بود؛ زیرا در آن زمان، زنان زیادی در لجن زار بی عفتی گرفتار آمده بودند و در آن حال پاکدامنی حضرت خدیجه شهر عام و خاص شده بود. از دیگر القاب ایشان می توان؛ مبارکه، یعنی مبارک و خوش قدم، غراء و کبری نیز نام برد.

بشارتی در عالم رویا
شبی حضرت خدیجه در خواب دیدکه خورشید دربالای کعبه چرخید و در خانه او فرود آمد. برای تعبیر خواب خویش به نزد یکی از معبدان خواب رفت. او خواب خدیجه را چنین تعبیر کرد: «تو به زودی با مردی بزرگ ازدواج خواهی کرد که به شهرتی جهانی می رسد». بعد از آن خواب، حضرت خدیجه پیوسته منتظر بود تا فرصتی دست دهد وبه این سعادت بزرگ نائل گردد.

مادربزرگ ائمه، مام فاطمه علیهاالسلام
از فرزندان متعدد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تنها فرزندی که نسل مبارک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از وجود ایشان امتداد یافت، وجود مبارک حضرت فاطمه علیهاالسلام است که ثمره ازدواج مبارک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیهاالسلام می باشد. تمام امامان معصوم نیز فرزند حضرت زهرا علیهاالسلام محسوب می شوند، از این رو می توان از حضرت خدیجه به عنوان مادر بزرگ ائمه نام برد.

خصوصیات حضرت خدیجه علیهاالسلام
حضرت خدیجه علیهاالسلام علاوه بر جمال سیرت از زیبایی صورت نیز بهره مند بوده است. درباره جمال حضرت خدیجه، امام حسن علیه السلام که خود یکی از زیبا صورتان بنی هاشم بوده اند می فرمایند: «من شبیه ترین افراد به خدیجه کبری علیهاالسلام هستم». حضرت خدیجه علیهاالسلام خواستگاران ثروتمندی چون «عُتبَةِ بن اَبی مُعیط»، ابوجهل و ابوسفیان داشتند؛ امااز آن جا که ایشان زنی پاکدامن و عفیف بود، همواره به دنبال شوهری متقی و پرهیزگار می گشت و از این نظر پیامبر صلی الله علیه و آله را برای ازدواج خود انتخاب کرد.

پیشنهاد ازدواج
حضرت خدیجه از اصیل ترین اقوام عرب، و از قریش بودند. آن حضرت با پیامبر صلی الله علیه و آله در جد چهارم از طرف پدر و در جد هشتم از طرف مادر متحد بودند، به همین دلیل گاهی همدیگر را پسر عمو، دختر عمو می خواندند. پس از سفر تجاری که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله سرپرستی آن را به عهده داشتند و برای حضرت خدیجه انجام دادند، حضرت خدیجه در ملاقاتی که با پیامبر اسلام داشتند به ایشان گفت: «ای عموزاده! من بر اثر خویشی که میان من وتو برقرار است و عظمت و عزتی که در میان قوم خودداری و امانت و حسن خلقت که شهره همه اهل مکه است، مایلم که با تو ازدواج کنم». پیامبر صلی الله علیه و آله لختی اندیشید و سپس گفت لازم است با عموهایم این مطلب را در میان بگذارم. در واقع، این حضرت خدیجه علیهاالسلام بود که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیشنهاد ازدواج داد.

خواستگاری
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در ایام جوانی، سرپرستی یکی از کاروان های تجارتی حضرت خدیجه را به عهده گرفتند؛ پس از پایان سفر تجاری در ملاقاتی با حضرت خدیجه، ایشان به رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «آیا دوست داری همسری از اهالی مکه که از نظر مال، جمال، کمال، عفت، سخاوت و پاکدامنی بر زنان مکه برتری دارد، تو را در امور زندگی ات یاری می کند، و هم دم و غمخوار توست، برایت خواستگاری کنم.» پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آری، نام او چیست؟ خدیجه پاسخ داد: «او کنیز تو، خدیجه است.» حضرت محمد از شدت شرم ساکت شده بود حضرت خدیجه ادامه دادند: مطمئن باش کسی که حاضر است جانش را برایت فدا کند با همه چیز تو خواهد ساخت. آن گاه اشک در چشمانش ظاهر شد و از پیامبر درخواست کرد که عمویشان را به خواستگاری وی بفرستد.

همگاهنگی خدیجه علیهاالسلام با پیامبر صلی الله علیه و آله
حضرت خدیجه علیهاالسلام شایسته ترین همسر رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود. او هیچ گاه پیامبر را نیازرد و حتی هنگامی که پیامبر قبل از نبوت برای عبادت غار حرا می رفتند تا در خلوت شب با خدای خود دور از هیاهوی دنیا راز و نیاز کنند، هیچ گونه مزاحمتی برای ایشان ایجاد نکردو گاه حتی ایشان را تا نزدیکی کوه حرا همراهی می کرد و غذای حضرت را برایشان می فرستاد. حضرت خدیجه هیچ گاه خلوت انس رسول اکرم صلی الله علیه و آله را نمی شکستند و برای اعمال و رفتار آن حضرت، احترام خاصی قائل بودند به گونه ای که بعد از رحلت حضرت خدیجه، پیامبر صلی الله علیه و آله همواره از ایشان به نیکی یاد می کردند.

عشق پیامبر صلی الله علیه و آله به خدیجه
یکی از همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله می گوید: «با این که هیچ گاه حضرت خدیجه را ندیدم؛ اما به هیچ زنی چون او رشک نبردم؛ چون هیچ روزی نبود که پیامبر صلی الله علیه و آله از خانه خارج شود و نام و یاد خدیجه را نبرد و اگر گوسفندی را سر می بریدند، برای دوستان خدیجه می فرستادند. روزی به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتم: آیا او جز پیرزنی نبود؟ خداوند بهتر از او را به تو داده است. آن گاه پیامبر به شدت ناراحت شدند و فرمودند: سوگند به خدا! پروردگار بهتر از او را به من عوض نداد. او به من ایمان آورد هنگامی که مردم کفر ورزیدند و هنگامی که همه مرا طرد می کردند او مرا یاری می کرد و خداوند به او فرزندی اعطا نمود، در حالی که از بقیه بچه ای باقی نمانده است.

هاله نور
محمد را نکو همسر خدیجه
عزیز قلب پیغمبر خدیجه
پناه امتی بود و نبی را
به روز بی کسی یاور خدیجه
گهی غمخوار او هنگام سختی
صفابخش دل شوهر خدیجه
زنی چون حوریان، مجذوب شوهر
همه آسایش همسر خدیجه
وجود رحمت للعالمین را
پرستار و نوازش گر، خدیجه
گرفته با ادب، چون هاله نور
چراغ وحی را در بر، خدیجه
به طوفان بلا چون کوه محکم
به کشتی امان لنگر خدیجه
توان بخش صفوف مؤمنان بود
به تنهایی چو یک لشگر خدیجه
چه خوش باشد غلام خود بخواند
(حسان) را در صف محشر، خدیجه

 نظر دهید »

ماجرای شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام و اثبات امامت امام زمان عجل الله تعالی وفرجه الشریف

05 آذر 1396 توسط شکراللهی

یکی ازمسائلی که میتوان از طریق آن وجود مقدس امام زمان (عج) را به اثبات رساند ماجرای شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع)واتفاقات همراه آن است همانطور که میدانیم و از روایت ها و حکایت های تاریخی به روشنی به دست می آید, سال ها پیش از آن که هشتم ربیع الاول سال260 هجری فرا رسد, پیشوایان معصوم و به ویژه واپسین فرستاده خداوند, پیامبر خاتم,(ص) امامت آخرین حجّت الهی, حضرت مهدی(عج) را نوید داده بودند. با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری (1) در حالی که بیش از پنج بهار(2) از عمر آخرین ذخیره الهی سپری نشده بود, فصل بهره مندی انسان ها از امام ظاهر به پایان رسید. و در پی آن دورانی بسیار مهّم در زندگی پیروان اهل بیت پیش آمد. این دوران هم زمان با دو رخ داد مهمّ آغاز شد نخست: رسیدن آخرین حجّت الهی به مقام امامت؛ دیگر: قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهان زیستی. اگر چه برگزیدگانی از شیعه برای این مرحله آمادگی کامل داشتند, اما می بایست هر دو رخداد (امامت و غیبت(، برای عموم شیعیان به اثبات برسد, چرا که حضرت مهدی(عج) نخستین روز امامت را در حالی آغاز کرد, که جز افرادی اندک، ـ که پیش از آن، در دوره امام عسکری(ع) ایشان را دیده بودند(3)

کسی او را ندیده بوداو باید حاضر میشد وامامت خود را به اثبات میرساند اما چگونه ؟!!آیا کسی حرف کودکی 5 ساله راقبول دارد ؟
پیشتر امام حسن عسکری (ع) این روز را پیش بینی کرده بود وتدابیری برای آن اندیشیده بود: مثلا طبق گفته تاریخ امام حسن عسکری (ع) قبل از شهادت خود سه نشانه وعلامت را برای یار دیرینه خود ابوالادیان بیان میکند که هرکس هنگام شهادتش آن نشانه ها را داشته باشد او امام وجانشین وی خواهد بودآن سه نشانه از این قرار بودند:
1- کسی که بر پیکر امام نماز بخواند
2- کسی که جواب نامه ها را از ابوالادیان طلب کند
3- کسی که از اموال وهمیان خبر دهد
همانگونه که شاهد خواهیم بودزمان شهادت امام حسن عسکری (ع) امام زمان (عج) نشانه ها یی از خود نشان میدهد…ماجرایی که ده ها تن شاهد وجود مقدس امام زمان (عج) بودند ونشانهای بارز امامت ایشان رادیدند وآن را قبول داشتند.

 نظر دهید »

گوشه ای از زندگی امام حسن عسگری علیه السلام

05 آذر 1396 توسط شکراللهی

یازدهمین پیشوای متقیان، امام حسن عسگری علیه السلام در سال 232 ه. ق چشم به جهان گشود. پدرش امام دهم، حضرت هادی علیه السلام و مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام حدیثه است که برخی از او با نام سوسن یاد کرده اند. از آن جایی که امام حسن علیه السلام به دستور خلیفه عباسی در سامرا در محله عسکر سکونت اجباری داشتند «عسکری» نامیده می شود. از مشهورترین القاب حضرت نقی و زکی و کنیه اش ابومحمد است. او 22 ساله بود که پدر ارجمندش به شهادت رسید. مدت امامتش شش سال و عمر شریفش 28 سال بود و در سال 260 ه. ق به شهادت رسید و در خانه خود در شهر سامرا کنار مرقد پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.

 نظر دهید »

کرامت امام حسن عسگری علیه السلام

05 آذر 1396 توسط شکراللهی

علی بن زید گفت: من اسبی داشتم و بدان می نازیدم و در هر جا از او سخن می گفتم. یک روز خدمت ابومحمد علیه السلام رسیدم. به من فرمود اسبت چه شد؟ گفتم آن را دارم و هم اکنون بر در خانه شماست. فرمود: تا شب نرسیده، اگر خریداری پیدا شد آن را عوض کن و تأخیر مکن. در آن هنگام کسی بر ما وارد شد و رشته سخن را برید. من اندیشناک برخاستم و به خانه رفتم و به برادرم گزارش دادم. در پاسخ من گفت: من نمی دانم چه بگویم. از فروشش به مردم دریغم آمد. چون شب شد نوکری که آن اسب را تیمار می کرد آمد و گفت: ارباب! اسبت مرد. مرا غم فرا گرفت و دانستم امام از گفتار خود این را در نظر داشته است.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 115

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • پیام تسلیت
  • اخلاق بد...
  • شروع دوباره...
  • قسمتی از وصیتنامه شهید شوشتری
  • دعای ​ماه رجب
  • حلول ماه رجب مبارک
  • فضلیت ماه رجب
  • حدیث ماه رجب
  • سخن مقام معظم رهبری درباره ماه رجب
  • ولادت امیرالمومنین علی (علیه السلام)
  • روز پدر مبارک
  • اعتکاف
  • جلسه ائمه جماعات با حجت الاسلام والمسلمین صالحی
  • دیدارحجت الاسلام والمسلمین جناب آقا ی صالحی مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان کردستان با امام جمعه شهرستان بیجار
  • زیارت حضرت زینب (سلام الله علیها)
  • جلسه اخلاق
  • حضورطلاب درنشست دراولین مجمع بسیج شهرستان بجار
  • عید مبعث مبارک
  • حدیث روز...
  • جشن میلاد مولود کعبه
  • کرسی آزاد اندیشی
  • بازدید دبیرستان معارف صدرا
  • شرکت در مسابقات آنلاین
  • روز معلم
  • دیدار با آیت الله حسینی شاهردی
  • نیکی ...
  • نیمه شعبان
  • ​همایش سبک زندگی اسلامی
  • نمایشگاه کتاب
  • همایش دانش آموختگان
  • شرح خطبه شقشقیه
  • آزمون سطح 3
  • شرح دعای افتتاح
  • خبر مدرسه
    • برگزاری دوره
    • جز خوانی قرآن کریم
  • کنترل گناه
ذکر روزهای هفته

اوقات شرعی

دانشنامه عاشورا

صوت

رتبه

    آمار

    • امروز: 10
    • دیروز: 4
    • 7 روز قبل: 1630
    • 1 ماه قبل: 3701
    • کل بازدیدها: 67321
    • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
    • تماس